مرضیه میرزاوند​

دارای مدرک بین المللی ۲۰۰ ساعت مربیگری یوگا
مورد تایید اتحادیه یوگا (یوگا الاینس)

تحصیلات:
کارشناسی بیهوشی و کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی

– تجربه ام از یوگا:
یوگا من را با خودم آشنا کرد و این فرصت را به من داد تا دوباره متولد شوم.

– بهترین تعلیمی که از یوگای نیلوفر یاد گرفته‌ام و تاثیر آن در زندگی‌ام:
تمام تعلیمات خانم یزدانشناس عالی و باشکوه هستند و تاثیرات عمیقی در من ایجاد کردند هر کدام از تعالیم ایشان آیه عشق هست که جاری می‌شود ولی اگر بخواهم یکی از آنها را بیان کنم شهامت مسئولیت پذیری در تمام جنبه‌های زندگی‌ام هست.

– تجربه‌ام در ارتباط با کلاسی که برگزار کردم:
وقتی در کلاس قرار می‌گرفتم خود را مثل کودکی می‌دیدم که نقش خانم معلم را بازی می‌کنم بعضی جاها خیلی سخت بود و احساس می‌کردم با خودم شوخی می‌کنم.

– به چه نحو می‌توانم مثمر ثمر باشم:
در محضر معلم بودن و بهره‌بردن از انرژی عشق و کلام ایشان و شناخت و مطالعه بیشتر خودم.

– علایق و سایر توانایی‌ها: 
باران، سکوت در هنگام آسمان گرگ و میش، آسمان شب در طبیعت، روان درمانگری

اصل ذهن گرایی: ما از ذهن برای کنترل و تغییر دنیای خود استفاده میکنیم در اصل همانگونه که فکر میکنیم دنیا را مشاهده میکنیم پس برای تغییر زندگیمان نیاز به تغییر ذهن داریم با تغییر الگوهای ذهنی منفی به یک تفکر مثبت میتوانیم تغییرات مثبت ایجاد کنیم

از تعالیم یوگای نیلوفری

انسان می‌تواند ذهن خود را تقویت کرده و آن را برای دستیابی به آرزوهایش آماده کند. در حقیقت تمامی ما در تمامی ساعت زندگی‌مان چه به‌صورت آگاهانه و چه ناآگاهانه مشغول ساختن ذهن‌مان هستیم.

ارتعاش فکر
ویلیام_واکر_آتکینسون

عشق در وهله‌ی نخست، ارتباط یک شخص خاص نیست، بلکه نگرش و جهت‌گیری منش انسان است که رابطه‌ی او را با کل جهان، و نه با یک معشوق خاص، تعیین می‌کند. انسان اگر فقط یکی را دوست بدارد و نسبت به دیگر هم‌نوعان خود بی‌اعتنا و بی‌تفاوت باشد، پیوند او عشق نیست، بلکه نوعی بستگی همزیستی و تعاونی یا خودخواهیِ گسترش یافته است.

با وجود این اکثر مردم فکر می‌کنند علت به وجود آمدن عشق، وجود معشوق است، نه استعداد درونی. در حقیقت، آنان حتی فکر می‌کنند چون هیچ‌کسِ دیگری را جز معشوق دوست ندارند، این خود نشان‌دهنده‌ی شدت عشق‌شان است. این همان سفسطه‌ای است که مثلا بدان اشاره رفت‌.

چون چنین فردی نمی‌تواند درک کند که عشق نوعی فعالیت و نوعی قدرت روحی است، خیال می‌کند تنها چیز لازم پیدا کردن یک معشوق مناسب است و پس از آن بقیه‌ی کارها به خودی خود درست خواهند شد. این نگرش را می‌توان با نگرش آدمی که می‌خواهد نقاشی کند ولی به جای این‌که هنر و فن آن را یاد بگیرد، می‌گوید منتظر موضوع مناسبی برای نقاشی هستم و ادعا می‌کند که اگر موضوع را بیابد، زیباترین نقاشی‌ها را خواهد کشید، یکی دانست.

اگر آدم واقعا کسی را دوست داشته باشد، حتما همه‌ی انسان‌ها، دنیا و زندگی را دوست می‌دارد. اگر من بتوانم به کسی بگویم “دوستت دارم”، باید توانایی این را هم داشته باشم که بگویم ” من در وجود تو همه را دوست دارم”، با تو دنیا را دوست دارم، در تو حتی “خودم را دوست دارم”.

اریک_فروم

Close Menu